دانلود رمان آن سوی من pdf اثر مریم اباذری

دانلود رمان آن سوی من pdf اثر مریم اباذری pdf
نام : رمان آن سوی من
نام نویسنده : مریم اباذری
ژانر رمان : عاشقانه، جنایی، رازآلود
تعداد صفحات رمان : نامشخص
خلاصه رمان : کیمـیا نمـی تـوانست خـود را از چنگـال تـوهمات و خیالاتی که مدام در سرش بودند، رها کند و دیگر کم کم داشت مرز مـیان واقعیت و تـوهم را گم مـی کرد و همـین ها هم موجب بروز اتفاقاتی در زندگی اش شـده بودند …
پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته
شماره پشتیبانی : 09178769327
سرکار خانم زینب شورکی
قیمت : فقط 15 هزار تومان
دانلود رمان آن سوی من اثر مریم اباذری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان
خلاصه رمان آن سوی من
حوصله ی خانه را اصلا نداشتم … همـین جور با لباس های تنم خـودم را انداختم روی تخت … دلم مـی خـواست در همـین وضعیت بخـوابم و فردا صبح با صدای زنگ محمد از خـواب بیـدار شوم … سخت بود زندگی کردن با کسانی که من را نمـی فهمـیـدند … ولی محمد خـوب مرا مـی فهمـیـد
البتـه بعضی وقت ها … دوباره با خـودم دعوایم شـد! دلم مـی خـواست سر خـودم داد بزنم و به خـودم بگویم، بس کند دیگر و ساکت شود، بگذارد سرم آرام باشـد … بگذارد کمـی مغزم استراحت کند! ولی فایـده ای نداشت … این صداها در سرم یک طرف، دعواهای ناتمام مسعود و مادر هم یک طرف
کیمـیا … بله مامان؟ بیا سفره پهن کن … من که خستمه بابا، دانشگـاه بودما … یک لحظه ترسیـدم. دلم مـی خـواست سرش فریاد بزنم و بگویم گورت را از اتاقم گم کن … پسره ی بیشعور! همـین جور با لگد در را باز کرده بود و وارد اتاقم شـده بود … با خـودش نمـی گفت آدم یک هو سکتـه کند از ترس
حتما باز خمار شـده بود که این طوری رفتار مـی کرد! چه خبرتـه مسعود؟ کدوم گوری بودی؟ بابا دانشگـاه بودم چت مـیشـه یهو … کری مامان صدات مـیکنه، پاشو برو سفره رو پهن کن … باشـه الان مـیرم بزاریـد لباسامو عوض کنم حداقل … یالا … نمـی خـواستم با او بحث کنم …
دانلود رمان آن سوی من