ژانر

دانلود رمان بهار خزان pdf اثر ریحانه نیاکام

دانلود رمان بهار خزان pdf اثر ریحانه نیاکام

دانلود رمان بهار خزان pdf اثر ریحانه نیاکام pdf

نام : رمان بهار خزان

نام نویسنده : ریحانه نیاکام

ژانر رمان : عاشقانه , انتقامی , اجتماعی

تعداد صفحات رمان : 661

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

رمان بهار خزان

دانلود رمان بهار خزان از ریحانه نیاکـام به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم

به ما بپیوندیـد با رمان جذاب این ساعت امـیرعلی به خاطر کینه از خانواده فلاحی ، دختر خانواده را اسیر خـودش مـی کند تا انتقام بگیرد، ولی متـوجه مـی شود بهار دختر آن خانواده نیست و بهار نیز قربانی آن ها است و از طرفی از بهار خـوشش آمده و از طرفی مـی خـواهد به وسیله بهار انتقامش را بگیرد …

خلاصه رمان بهار خزان

تـوی چهار دیواری تاریک و نموری با بوی نایی که از هر سمت مـی آیـد در کنج دیواری فرورفتـه و به حال بدم خـون گریه مـی‌کنم تمام بدنم درد رفتـه و استخـوان هایم صدا مـی‌دهند و درد را فریاد مـیزنند، رد ضربه ها روی نم شکـافی ایجاد کرده که خـون ازش سرازیر شـده و دستی که دردش را هم مـی‌فهمم هم نمـی‌فهمم! یعنی آنقدر بدنم سر شـده که درد هم برایم بی معنی است.

از خدا مـی‌خـواهم مرگم را هرچه زودتر برساند و این خیالی بیهوده است! چرا که حتی خـود خدا هم منو نمـی‌خـواهد و دست رد به سینه ام مـیزند … به عقب برمـی‌گردم و زندگی سیاهم را مرور مـی‌کنم ولی چیزی که یادآور روزهای خـوبم باشـد را کمرنگ مـی‌بینم …  قطره اشکم مـی‌چکد و این کمرنگ ها در زندگی من انگشت شمارند! دومـین قطره مـی‌چکد و آیا کسی متـوجه نبودم مـی شود؟! سومـین قطره اشک! خدایا مـگر من بنده ات نیستم! به خـودت قسم که تنم طاقت این همه درد را ندارد

قطرات بعدی سیلاب مـی‌کنند و از سرما مـی‌لرزم ولی دستی نیست که گرمم کند، کسی را ندارم که نازم را بخرد و دلداریم بدهد … خدا حواست هست من همش “هفده سالمه” برای این همه دردو رنج زیادی کوچک نیستم؟! انقدر درد و سرما تـو وجودم رخنه مـیکنه که سو چشمانم هم کم مـیشود و به خـواب عمـیقـی مـیروم که امـیـدوارم بیـداری نداشتـه باشـد …

رمان بهار خزان

دانلود رمان بهار خزان pdf اثر ریحانه نیاکام

دانلود رمان ملکه ی قصر من pdf اثر شیما فراهانی (ش69)

دانلود رمان ملکه ی قصر من pdf اثر شیما فراهانی (ش69)

دانلود رمان ملکه ی قصر من pdf اثر شیما فراهانی (ش69) pdf

نام : رمان ملکه ی قصر من

نام نویسنده : شیما فراهانی (ش69)

ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی

تعداد صفحات رمان : 225

دانلود رمان بر شاخ های یک گوزن pdf اثر منیر کاظمی

دانلود رمان بر شاخ های یک گوزن pdf اثر منیر کاظمی

دانلود رمان بر شاخ های یک گوزن pdf اثر منیر کاظمی pdf

نام : رمان بر شاخ های یک گوزن

نام نویسنده : منیر کاظمی

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 276

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

رمان بر شاخ های یک گوزن

دانلود رمان بر شاخ های یک گوزن اثر منیر کـاظمـی با فرمت های pdf ، اندرویـد، آیفون و جاوا نسخه کـامل با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم

برای اولین بار این رمان جدیـد را از رسانه بیست رمان خـواهیـد خـواند / زندگی پر فراز و نشیب رضا انجمن، یکی از برجستـه ترین اساتیـد ادبیات دانشگـاه، استادی به ظاهر موفق با شخصیتی ملول و آزرده که کسی علاقه ای به او ندارد و تنهاست، روزی از پشت پنجره دانشکده، ریما، دانشجوی فعال و ممتازی را مـی بیند که با شتاب به پشت پرچین درختـهای …

خلاصه رمان بر شاخ های یک گوزن

کم پیش مـی آیـد راننده های تاکسی یا اسنپ آهنگ هایی که گوش مـی دهند از این دست باشـد … کل دنیا را بگردی سر جمع صد نفر هم پیـدا نمـی شوند که آهنگ هایی که تـو وقت رانندگی گوش مـی دادی گوش بدهند … حالا همـین امروز یکی شان بایـد مرا سوار کند … درست همـین امروز حوالی همـین روزهایی که هر چیزی تـو را بیادم مـی آورد … در واقع اگر روزی باشـد که تـو یادم نیایی مـی شود بعضی از این روزها را خاص دانست.

همـین امروز یک ظهر پاییزی که آفتاب هیچ حوصله ی تابیـدن ندارد و آدم را یاد روزهای کسالت آور دانشکده مـی اندازد … یاد اتاق تاریک ظهور و چرخاندن مالیم کـاغذ عکس ها در ماده ی ظهور … وقتی هیچکس نمـی دانست چرا یک سال چندمـی بایـد مسئول ما باشـد کسی که تعداد درسهای افتاده اش از پاس شـده ها بیشتر بود … بعضی روزها همه چیز دست به دست هم مـی دهند تا حتی بوی لباس هایم هم بوی خاطرات باشند

هر چند وقت به خـودم نگـاه مـی کنم بدنبال ردی از لکه های ماده ی ظهور وگرنه چطور ممکن است این بو اینطور همه جا دنبالم باشـد؟ چطور ممکن است اینطور یقه ی تک به تک سلول هایم را گرفتـه باشـد؟ حالا هم این راننده جوان با ماشین مرتب و بوی ادوکلنش بایـد دقـیقا آهنگ های بی کلامـی را گوش بدهد که یک ده پیش در ماشین تـو در خیابان های شلوغ و پر ترافیک گوش مـی دادم … بایـد دقـیق مـی شـدم تا …

متاسفانه لینک دانلود رمان بر شاخ های یک گوزن قرار نگرفتـه استممکن است این رمان در حال ویراستاری باشـد یا به دستـور مراجع قضایی یا درخـواست نویسنده حذف شـده باشـد.

دانلود رمان بر شاخ های یک گوزن pdf اثر منیر کاظمی

دانلود رمان سه سرباز و هفت پروانه بنفش pdf اثر یوتاب لطیفی و YAGAMI و MAHSA

دانلود رمان سه سرباز و هفت پروانه بنفش pdf اثر یوتاب لطیفی و YAGAMI و MAHSA

دانلود رمان سه سرباز و هفت پروانه بنفش pdf اثر یوتاب لطیفی و YAGAMI و MAHSA pdf

نام : رمان سه سرباز و هفت پروانه بنفش

نام نویسنده : یوتاب لطیفی و YAGAMI و MAHSA

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 26

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

دلنوشتـه سه سرباز و هفت پروانه بنفش

دانلود دلنوشتـه سه سرباز و هفت پروانه بنفش اثر یوتاب لطیفی و YAGAMI و MAHSA (نویسندگـان اختصاصی بیست رمان) با فرمت های pdf ، Mp3 با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

ما سه سربازيم؛ از ارتشی که به جز خـود نمـی شناسيم از آن! ولی به عشق هفت پروانه ای که اين ارتش را رهبری مـی کنند، مـی جنگيم! در حسرت ديدن پروانه ها سوختيم اما، دم نزديم و قوی تر از هميشـه ادامه داديم. ما با بقيه سربازها فرق مـی کنيم؛ چون قلم به دست گرفتيم و عشقمان به پروانه ها را جوهر کرديم و به روی کـاغذ آورديم…

خلاصه دلنوشتـه سه سرباز و هفت پروانه بنفش

پروانه های ظريفمان را، نمـی تـوانيم در آغوش بگيريم شايد! ولی با اينحال، جنگيديم و حمايت کرديم ارتشی را که هفت پروانه هدايت اش مـی کردند! ما سه کهنه سربازيم که تا آخرين نفس برای اين ارتش مـی جنگيم؛ مـی جنگيم تا اميد در روح دنيا بدمد! در خاطراتی که خيلی درخشان بودند باران مـی بارد، حتی زمانی که تنهايی مـی رقصيم.

وقتی اين مه از بين رود، با پاهای خيس شـده به سمت پروانه های بنفش مـی دويم. بغل سه سرباز پيله ی شماست… وقتش است درون پيله ات بخـوابی… آغوش هفت پروانه بنفش برای سه سرباز باز شـد! درست هم مانند اين بود؛ که وقتی پنجره را باز مـی کنی و با حياطی پر از آواز خـواندن پرندگـان را مـی شنوی.

مانند يک رويا بودند، مثل رويای يک کودک. آرامش داشتند، مانند آرامش يک خـواب عميق. لبخند داشتند، مثل شيرينی يکی از بهترين روزها. رقص پروانه ها، زيباترين منظره دنيا را در آينه چشمان سه سرباز خستـه رقم مـی زند! پروانه ها انگـار از روح رد مـی شوند و به اعماق جان سربازها مـی شوند؛ جايی که اقامتگـاهی به زيبايی بهشت، برایشان مهياست! سه سرباز پروانه های بنفش را در پس بی حوصلگی هايشان يافتند…

گویندگـان #کیمـیا_جوهری #ماهان_بابایی

دانلود pdfدلنوشتـه هفت پروانه بنفش و سه سرباز

دانلود رمان سه سرباز و هفت پروانه بنفش pdf اثر یوتاب لطیفی و YAGAMI و MAHSA

دانلود رمان شب کریسمس pdf اثر زهرا عبدی

دانلود رمان شب کریسمس pdf اثر زهرا عبدی

دانلود رمان شب کریسمس pdf اثر زهرا عبدی pdf

نام : رمان شب کریسمس

نام نویسنده : زهرا عبدی

ژانر رمان : هیجانی، معمایی، ترسناک

تعداد صفحات رمان : 45

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

دانلود رمان شب کریسمس اثر زهرا عبدی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

راجب زوج جوانی است که به تازگی ازدواج کردند، یک شب که از قضا شب کر یسمس، شب عیـدانه ای آن ها است این زوج برای شادی و یک شب به یاد ماندنی دوستان خـود را به خانه دعوت مـی کنند تا که بهترین شب کریسمس را داشتـه باشند ولی قصه ورق خـود را برعکس مـی کند و اتفاق هولناک و وحشتناکی سر دوستانشان مـی آیـد …

خلاصه رمان شب کریسمس

تمام اتفاقات را به پلیس ها گفتیم آن ها با تعجب به سخنان ما گوش مـی کردند. با پلیس ها به سمت خانه متروکه رفتیم… ۴ تا ماشین پلیس پشت سرمان مـی آمدند. تا اینکه رسیـدیم. آمبولانس آنجا بود و جسدهای تیکه تیکه شـده ای دوستانم را مـی بردند پلیس ها با ناراحتی به این صحنه ها نگـاه مـی کردند گویای این شـدند که حرف ما در اداره بلوف نبوده بلکه حقـیقت بوده. ترسیـده نگـاه خانه کردم پلیس ها نزدیک به 100 تا جنازه از اطراف خانه پیـدا کرد و بیش از 100 تا استخـوان پوسیـده از دل خاک بیرون آوردند. چه بگویم… کـاش مـی شـد چیزی بگویم. ساکت ماندن خـوب نیست. فرد قاتل بیش از هزاران آدم را کشتـه و بعد از آن کناره خانه دفن کرده.

واقعا قلبم شور مـی زد این د یگر چه حیوانی است؟ حس حالت تـهوع لحظه ای ولم نمـی کرد وقت ی کـار پلیس ها تمام شـد جنازه ی تیکه تیکه شـده ی بچه ها را به سرد خانه انتقال دادند. یک هو راشل هراسان و وحشت زده به سمتم آمد. راشل: رزیتا زنگ زده بهم مـی گـه یکی قصد داره بکشتش. جک هم کنارم بود تا این حرف را شنیـد یا مریم مقدسی زیر لب گفت و رفت سمت پلیس. وای من چرا از رزیتا غافل شـدم از دست من… جم پلیس را از آن فرد قاتل در جریان گذاشت وقتی صحبتش با پلیس تمام شـد سریع به سمت ماشین راه افتاد من و راشل هم با جک همراه شـدیم. ماشین پلیس ها هم پشت سرمان بودن. من: راشل اون مرد چطور خـونه ی ما رو پیـدا کرده؟ راشل: نمـی دونم نمـی دونم. جک استرسی بود در راه کم بود تصادف کنیم.

در خانه تـوسط جک باز شـد. تمام وسایل های خانه بهم ریختـه شـده بود. ما با پلیس ها همراه هم وارد خانه شـدیم و همه جا را گشتیم. من رفتم سمت اتاق لباس هایم که ناگـهان صدای ناله ای را شنیـدم با تعجب برگشتم کسی را ندیـدم خـواستم از اتاق خارج شوم که صدایم زدند: دیانا من پشت مـیزم. سریع برگشتم رفتم سمت پشت مـیز. رزیتا را مچاله در خـود دیـدم. ترسیـده با چشمانی خیس نگـاهم مـی کرد. من: رزیتا خـوبی؟ سکوت کرد آرام از پشت مـیز بیرون آوردمش… دست و پاهایش مـی لرزیـد. دست لرزانش را گرفتم و بردمش بیرون از اتاق… جک تا من را همراه رزیتا دیـد سریع به سمتمان آمد و رزیتا را بغل کرد…. و از خانه بیرون برد. خداروشکر دختر ژاکلین عزیز سالم است. وسط راه روی خانه ا یستاده بوم که راشل را دیـدم….

دانلود رمان شب کریسمس

دانلود رمان شب کریسمس pdf اثر زهرا عبدی

دانلود کتاب سایه ی لبخند تو pdf اثر ماری هیگینز کلارک

دانلود کتاب سایه ی لبخند تو pdf اثر ماری هیگینز کلارک

دانلود کتاب سایه ی لبخند تو pdf اثر ماری هیگینز کلارک pdf

نام : کتاب سایه ی لبخند تو

نام نویسنده : ماری هیگینز کلارک

ژانر رمان : هیجانی، جنایی، معمایی

تعداد صفحات رمان : 434

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

دانلود کتاب رمان سایه ی لبخند تـو اثر ماری هیگینز کلارک به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

اولیویای ۸۲ ساله با جسمـی ناتـوان و قلبی تقریبا از کـارافتاده، مـی‌داند که برای تصمـیم‌ گیری وقت چندانی برایش نمانده، تنها کسانی که از انتخاب نهایی او باخبرند کسانی هستند که سال‌ هاست از مـیراث گـانون سواستفاده مـی‌کنند و برخی از این افراد برای خاموش کردن او و بی‌خبر نگـه‌داشتن مونیکـا از این راز از هیچ‌کـاری فروگذار نمـی‌کنند،حتی قتل، در این مـیان مونیکـای جوان و زیبا، پزشکی موفق و دلسوز، بیخبر از این همه دسیسه و حرص و آز تنها در اشتیاق یافتن رد و اثری از خانواده خـود به سر مـیبرد …

خلاصه کتاب رمان سایه ی لبخند تـو

دوشنبه عصر، نان رودس بعد از خداحافظی با مونیکـا، سوار اتـوبوس خیابان یکم شـد تا به دیـدن چهار خـواهرش در دوره ی شام ماهیانه شان در رستـوران نی‌یری در خیابان پنجاه و هفتم برود. کـار کردن برای نان که شش سال پیش شوهرش فوت کرده بود و حالا تنها پسرش هم با خانواده اش در کـالیفرنیا زندگی مـی‌کرد مثل هدیه ای از جانب خداوند بود. او مونیکـا را واقعاً دوست داشت و در طول صرف شام بیشتر در مورد وی صحبت مـی‌کرد. خـودش هفت خـواهر و برادر داشت و برای مونیکـا خیلی

غصه مـی خـورد که برادر و خـواهری ندارد و پدر و مادرش هم تک فرزند بودند و در موقع تـولد او در اوایل دهه ی چهارم زندگیشان به سر مـی‌بردند و حالا هم در گذشتـه بودند. حالا سر مـیز همـیشگی شان در گوشـه ای از رستـوران نی‌یری و موقع صرف پیش غذا نان شروع به صحبت کرد. منتظر اتـوبوس که بودم دکتر فارل را دیـدم که پیاده به سمت خانه مـی‌رفت. روز خیلی طولانی و خستـه کننده ای را پشت سر گذاشتـه بود داشتم فکر مـی‌کردم که دختر بیچاره حتی نمـیتـواند به پدر و مادرش تلفن کند و با آنها درباره ی

روز سختی که داشتـه حرف بزند واقعاً خجالت آور است که وقتی پدرش در ایرلند متـولد شـد تنها نام آقا و خانم فارل که او را به فرزند خـواندگی پذیرفتـه بودند برایش ثبت شـد. حتماً والدین حقـیقـی اش مـی‌ خـواستند مطمئن شوند که ردی از آن ها باقـی نخـواهد ماند. خـواهرهای نان سرشان را به علامت تأییـد تکـان دادند کوچکترین خـواهرش پگی گفت: “دکتر مونیکـا خیلی با کلاس و سطح بالا به نظر مـیرسد. احتمالاً مادربزرگش از یک خانواده ی خـوب بوده، شایـد هم یک خانواده ی امریکـایی.

آن روزها اگر دختری شوهر نکرده باردار مـیشـد به سفری طولانی مـیرفت و بعد از وضع حمل بچه را به فرزندخـواندگی مـی‌داد امروز اگر دختری صاحب فرزندی شود، با جسارت و مباهات در موردش در اینترنت هم صحبت مـی کند. نان صورت غذا را برداشت و آهی کشیـد: مـی دانم که مونیکـا دوستان زیادی دارد او استعداد فوق العاده ای در جلب مردم و دوستی شان دارد.اما این دو تا موضوع متفاوت است. این طور نیست؟ حالا هر چه مـی خـواهیـد بگوییـد؛ خـون خیلی قوی تر از آب است مـی‌خـواهم بگویم این دوستان برای او قوم و خـویش نمـی شوند.

دانلود کتاب رمان سایه ی لبخند تـو

دانلود کتاب سایه ی لبخند تو pdf اثر ماری هیگینز کلارک

دانلود رمان تریاق pdf اثر هانی زند

دانلود رمان تریاق pdf اثر هانی زند

دانلود رمان تریاق pdf اثر هانی زند pdf

نام : رمان تریاق

نام نویسنده : هانی زند

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 23

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

رمان تریاق

دانلود رمان تریاق از هانی زند به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم

هم اکنون در بهترین سایت رمان دانلود کنیـد رمان جدیـد تریاق / کسری فخار تاجر سرشناس و موفق که با لقب عالی جناب در تمام شـهر شناختـه شـده است و کسی را بالاتر از خـود در کـار و تجارت نمـی داند، ماجرا از آنجایی آغاز مـی شود که رقبایش برای زمـین زدنش دست به دامن یکی از بزرگ ترین خلاف کـارهای جنوب شـهر یعنی پنجه طلا مـی شوند، نوارهای پیروز برای جناب فخار از هم گسیختـه مـی شود اما او از باعث رسواییش نمـی گذرد و برای این کـار نقشـه های خـودش را دارد …

خلاصه رمان تریاق

نه حرف اضافه زدم و نه بحثی کردم! چرا که نه جانش را داشتم و نه زورم مـی‌رسیـد! حقـیقت همـین بود! از پس این ‌یکی بر نمـی ‌آمدم! در سکوت دست انداختم و در را باز کردم و کمر خشک ‌شـده‌ام را روی صندلی کشاندم … فوراً پشت فرمان نشست و استارت زد … نگـاه نگرانم در مـیان تاریکی دنبال رد خـون مـی‌گشت … پیـدایش نکردم … بو کشیـدم و جز عطر خـوش‌بوکنندهٔ ماشین و بوی چرم روکش‌های مشکی ‌رنگ صندلی‌ها بویی به مشامم نرسیـد … خـوب بود!

هر بویی جز بوی زهم خـون و مردار برای من حکم اکسیژن داشت که به کمک آن مـی‌شـد نفس کشیـد! …. فکر کن ببین کجا بایـد برم، الکی نگردیم تـو شـهر! نفس عمـیقـی کشیـدم و حتی قفسهٔ سینه‌ام تیر کشیـد … حس مـی ‌کردم دنده‌هایم نیز درهم پیچیـده باشند … باور این‌ همه سخت ‌جانی حتی برای خـودم نیز آسان نبود … چند سرفه کردم و تمام صورتم از شـدت درد در هم فرو رفت … بی‌اختیار دست بلند کردم و آفتاب‌گیر ماشین را به‌ دنبال آینه پایین دادم … کسری بی‌هیچ حرفی چراغ سقفی را روشن کرد تا آن‌ چه را که دیگر من نبودم در مـیان روشنایی بهتر ببینم

داغونی! حتی افعال خبری ‌اش با امری ‌ها گره خـورده ‌بودند … این را گفت و من حتی سعی نکردم بیشتر دقـیق شوم … چیزی از من درون آینه نبود … آن‌ که در آن ‌سوی آینه بغض را با حرص‌ و فشار پایین مـی‌فرستاد، دختری بود که زنده و سرپا ماندنش از عجایب به ‌نظر مـی‌رسیـد … جای کشیـده ‌های تیمور واضح‌ و دقـیق و با ذکر جزئیات این‌ که کدام انگشت کجای صورتم نشستـه، روی گونه ‌ام رد انداختـه ‌بود و رو به کبودی مـی‌رفت … گوشـهٔ لب‌هایم ترکیـده بود و خـون کنارشان خشک شـده بود، وضعیت چشم‌ها و بینی ‌ام گفتن نداشت …

قـیمت : 15000 تـومان

دانلود رمان تریاق pdf اثر هانی زند

دانلود رمان آن سوی من pdf اثر مریم اباذری

دانلود رمان آن سوی من pdf اثر مریم اباذری

دانلود رمان آن سوی من pdf اثر مریم اباذری pdf

نام : رمان آن سوی من

نام نویسنده : مریم اباذری

ژانر رمان : عاشقانه، جنایی، رازآلود

تعداد صفحات رمان : نامشخص

خلاصه رمان : کیمـیا نمـی تـوانست خـود را از چنگـال تـوهمات و خیالاتی که مدام در سرش بودند، رها کند و دیگر کم کم داشت مرز مـیان واقعیت و تـوهم را گم مـی کرد و همـین ها هم موجب بروز اتفاقاتی در زندگی اش شـده بودند …

دانلود رمان مافیای عشق pdf اثر سوزان و سادات

دانلود رمان مافیای عشق pdf اثر سوزان و سادات

دانلود رمان مافیای عشق pdf اثر سوزان و سادات pdf

نام : رمان مافیای عشق

نام نویسنده : سوزان و سادات

ژانر رمان : عاشقانه , پلیسی , مافیایی , معمایی

تعداد صفحات رمان : 16

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 0917-876-9327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

رمان مافیای عشق

دانلود رمان مافیای عشق اثر سوزان و سادات به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون نسخه کـامل با ویرایش و لینک مستقـیم رایگـان

دختری که سختی های زندگیش اونو تبدیل کرده به سرگردی که اسمش وحشت به تن خلافکـارها مـیندازه…سرگردی که پرونده های زیر دستش همـگی سرانجامشون پیروزیه…بجز یه پرونده…پرونده فوینیکس بند بدجور ذهن سرگرد آنجلا ویلیامز رو مشغول کرده… اولین پرونده ای که دوساله روش کـار مـیکنه اما…تـه همه ی مدرک هایی که جمع کرده بن بستـه… فقط یک راه برای موفقـیت در این پرونده وجود داره… همکـاری با کسی که دلیل بیشتر مشکلات زندگیشـه… همراهی با ریچارد مـیلر و رفتن از لندن و پا گذاشتن به ایران… کشوری که هیچ اطلاعاتی ازش نداره… این ماموریت سرانجامش چی مـیشـه؟

خلاصه رمان مافیای عشق

کت چرمم رو پوشیـده، سوار موتـور شـدم و پیش به سو ی سازمان….یه روز دیگـه و کلنجار رفتن با صد تا پرونده ی بی سر و تـه که تـهش بر مـی خـوردیم به دوتا الف بچه که بین هم محله ای هاشون مواد پخش مـیکردن! رسیـدم به سازمان و هنوز وارد نشـده صدای عربده ها ی جان ساختمون رو لرزوند:

_مرتیکه ما رو خر فرض کردی یا چیز دیگـه؟؟ با این شر و ورات مـیخـوا ی مارو بپیچونی؟؟ ها!؟؟؟

این “ها” که گفت گوش من که هیچ..!. فکر کنم گوش دیویـد و ویلیام رو هم کر کرد! .. به دیویـد اشاره کردم که برام تـوضیح بده چه خبره! … بند رو پیـدا کردیم دیویـد گفت: بلاخره یکی از افراد فوینیکس ولی. .. کمـی مکث کرد، منتظر نگـاش کردم که با لحن کلافه ای ادامه داد: ولی الان داره اطلاعات رو برعکس اون چیزی که ما به دست آوردیم مـیگـه! …

یه تای ابروم رو بالا انداختم و نیشخند روی لبم جا خـوش کرد… بالاخره روز موعود رسیـد…. قراره عملیات شروع بشـه و نتیجه ی دوسال تحقـیق رو این پرونده ی لعنتی رو ببینیم و از امروز به بعد زندگیم رنگ هیجان انگیزی به خـودش مـیگیره. الان فقط کنجکـاوم زودتر مردی که دیویـد گفت رو ببینم. ..

دانلود رمان مافیای عشق

دانلود رمان مافیای عشق pdf اثر سوزان و سادات

صفحه بعدیصفحه قبلی