دانلود رمان جدید

دانلود رمان یادداشت های یک گمشده pdf اثر بهاره حسنی

دانلود رمان یادداشت های یک گمشده pdf اثر بهاره حسنی

دانلود رمان یادداشت های یک گمشده pdf اثر بهاره حسنی pdf

نام : رمان یادداشت های یک گمشده

نام نویسنده : بهاره حسنی

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 1175

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

رمان یادداشت های یک گمشـده

دانلود رمان یادداشت های یک گمشـده اثر بهاره حسنی با فرمت های pdf ، اندرویـد، آیفون نسخه کـامل با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم

برای اولین بار از سایت ما دنبال کنیـد فایل کـامل و رایگـان یا رمان را / داستان زندگی امـیر و رخساره که با وجود اختلاف و دشمنی قدیمـی خانواده هایشان به قصد ازدواج و شروع زندگی مشترک باهم فرار مـی کنند، از طرفی الا خـواهر امـیر و کـاوه برادر ناتنی رخساره برای پیـدا کردن سرنخی از آنها به هر دری مـی زنند، ولی هیچ ردی از آنها پیـدا نمـی کنند، در این مـیان یادداشت ها و پیام های مشکوکی از طرف امـیر برای الا فرستاده مـی شود که همـگی به بن بست ختم مـی شود و در انتـها به نظر مـی آیـد که …

خلاصه رمان یادداشت های یک گمشـده

چشمانش را چرخاند … در حد مرگ از دست امـیر شاکی بود … ان هم نه به خاطر اینکه ممکن بود به این زودی ها او را نبیند … به خاطر اینکه به قول خـودش کـار امـیر باعث شـده بود که قوم یاجوج و ماجوج صبح اول صبح روی سرش خراب شوند … انا به شـدت خـودمحور بود … اما یک خـودمحور دوست داشتنی … انا بچه ایی بود که فقط هیکل اش بزرگ شـده بود … گـاهی رها از او عاقل تر مـی شـد.

نه بابا اون اگر رخساره رو مـی خـواست که ول نمـی کرد بذاره بره … ارام هم که اگر گذارشون به اون جا بیفتـه، سگ مـی اندازه دنبالشون داخل کوچه پیچیـدم … حسام کنار جوی اب ایستاده بود و درحالکیه با تلفن صحبت مـی کرد، مشغول کلنجار رفتن با در ماشین اش بود

بوقـی زدم که از جا پریـد و چیزی نمانده بود که در جوی اب بیفتاد … با خشم نگـاه کرد، ولی با دیـدن من، عینک افتابی اش را پایین داد و با خنده چشمکی زد و دست تکـان داد … پیاده شـدم و انا دوباره پشت فرمان نشست و بی تـوجه به بال بال زدن شوهرش، ماشین را داخل پارکینگ برد …

دانلود رمان یادداشت های یک گمشـده

دانلود رمان یادداشت های یک گمشده pdf اثر بهاره حسنی

دانلود رمان من تنها pdf اثر منصوره میرحبیبی (MANS)

دانلود رمان من تنها pdf اثر منصوره میرحبیبی (MANS)

دانلود رمان من تنها pdf اثر منصوره میرحبیبی (MANS) pdf

نام : رمان من تنها

نام نویسنده : منصوره میرحبیبی (MANS)

ژانر رمان : عاشقانه، طنز

تعداد صفحات رمان : 367

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

دانلود رمان من تنها اثر منصوره مـیرحبیبی (MANS) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

داستانی برگرفتـه از واقعیت، سحر دختریست فارغ ز غوغای جهان با سرنوشتی ناهمـگون که در فراز و نشیب زندگی گرفتارمـیشود، تصمـیماتی از روی اجبار مـی گیرد و احساسات تازه ای که با آمدن پیمان شکل مـیگیرد اما آیا او مـی تـواند این عشق را جدی بگیرد؟ آیا مـی تـواند حرف دلش را گوش کند …

خلاصه رمان من تنها

اواخر شب، تـوی مسیر پیاده رویِ پایین کوه، بیرون از یه آلاچیقِ خیلی کوچیک، پسری به پشتِ دیوارای آلاچیق تکیه داده که هدفون تـو گوشش هست و موزیک گوش مـیـده. در جهت مخالف این مسیر، یه دختر در حال حرکتـه که به سمت آلاچیق مـیاد. (نمـیتـونن همدیگـه رو ببینن چون اصلا دیـدی نسبت به هم ندارن، آلاچیق  بینشون هست ) (پسر بیرون از آلاچیق و پشت به دیوارای آلاچیق نشستـه ) (‏دختر جهت مخالفش و پشتِ سر پسر هست ) دختر حالت عادی نداره

گریه کنان به سختی راه مـیره و با خـودش حرف مـیزنه، بعد تعادلشو از دست مـیـده و مـیخـوره زمـین. پسر صدای افتادنِ چیزی رو مـیشنوه، بعد از قطع کردن موزیک، با دقت گوش مـیـده که صدا از کجا هست. دختر بلند مـیشـه و در حالی که زیرلب  زمزمه وار کلماتی رو تکرار مـیکنه، چند قدم دیگـه هم به زور راه مـیره. پسر صدای راه رفتن و نزدیک شـدنِ کفشی رو مـیشنوه

اخمش تـو هم مـیره که یکی مزاحمش شـده. آهنگ رو پلی مـیکنه و چشم هاشو مـیبنده و صدای آهنگ رو تا آخر زیاد مـیکنه تا هیچ صدایی نشنوه و کسی مزاحمش نشـه و هر کی که اومده بره. (صدای موزیک زیاد کردن همزمان با نشستن دختر) دختر هم بیرون از آلاچیق، جهتِ مخالفِ جایی که پسر نشستـه، روی زمـین مـیشینه. (دو جهتِ مختلف، بیرون از یه آلاچیق و پشت به هم نشستن) دختر تـوی سکوت صدای آهنگ رو مـیتـونه بشنوه. مـیفهمه که کسی همـین نزدیکی ها نشستـه

اما براش مهم نیست. با خـودش زیر لب مـیگـه: این آهنگ. و قطره اشکی آروم از چشم هاش پایین مـیاد. روی زمـین در حالی که پاهاش رو تـوی شکمش جمع کرده و پشتش به دیواره ی آلاچیق هست دراز مـیکشـه. هیچ جونی تـوی تنش نیست بی حسه بی حس. فقط صدای موزیک رو مـیشنوه و قطرات اشک تند و تند از چشم هاش پایین مـیان

♫ امشب از اون شباس که من، دوباره دیوونه بشم♫ ♫ تـو مستی و بی خبری، اسیره مـیخـونه بشم♫ ♫ امشب از اون شباس که من، دلم مـیخـواد داد بزنم♫ ♫ تـو شـهره این غریبه ها، دردمو فریاد بزنم♫ موزیک تمام مـیشـه. پسر چشم هاش رو باز مـیکنه و از بین لیستِ آهنگ ها دنبال آهنگ دیگـه ای مـیگرده، که یـدفعه صدای گرفتـه ی دختر رو مـیشنوه. سحر: ممنونم پسر تعجب مـیکنه و چند لحظه مکث مـیکنه، سرشو تکون نمـیـده و فقط با مردک چشم هاش کمـی اطرافشو نگـاه مـیکنه اما کسی رو نمـیبینه

بازم صدای  نامتعادل و گرفتـه ی دختر رو در حالی که کلمات رو کش‌ مـیـده، مـیشنوه. سحر: آهنگ قشنگی بود. پسر با صدایی که از پشت سرش مـیشنوه، مـیفهمه  مزاحمـی که اومده بود، نرفتـه. بلکه یه جایی پشتِ سرش نشستـه. بیخیالش مـیشـه و دنبال آهنگ بعدی مـیگرده، اما دختر شروع به صحبت مـیکنه. سحر: سال ها قبل وقتی من تـوی رودهن دانشجو بودم، بعضی شب ها با هم اتاقـی هام که بهترین دوستام بودن، روی پشت بوم دراز مـیکشیـدیم و این آهنگ رو گوش مـیـدادیم …

دانلود رمان من تنها

دانلود رمان من تنها pdf اثر منصوره میرحبیبی (MANS)

دانلود رمان دژبان pdf اثر گیسو خزان

دانلود رمان دژبان pdf اثر گیسو خزان

دانلود رمان دژبان pdf اثر گیسو خزان pdf

نام : رمان دژبان

نام نویسنده : گیسو خزان

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 663

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

رمان دژبان

دانلود رمان دژبان اثر گیسو خزان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون نسخه کـامل با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

سوپرایز عاشقانه جدیـدی که با بهترین کیفیت داستان مردی سی و شش ساله به نام آریا سعادتی است که مدیر مسئول یکی از سازمان های دولتی است، بعد از دو سال آرایه، عشق سابقش را که حالا با کس دیگـه ای ازدواج کرده مـی بیند، ولی وقتی مـی فهمد که شوهر آرایه کـار غیر قانونی انجام مـیـدهد و حالا برای گرفتن مجوز محتاج آریا شـده تصمـیم مـی گیرد از قدرتش سو استفاده کند و از آرایه مـی خـواهد که در ازای امضای مجوز پرستار بچه اش بشود تا اینکه …

خلاصه رمان دژبان

نیم ساعتی بود که بیـدار شـده بودم و نگـاه گنگ و خستـه ام مـیخ سقف بالا سرم بود … معمولا آدما مـی خـوابن که خستگیشون رفع شـه و با انرژی روز جدیـدشون و شروع کنن …  ولی برای من برعکس بود … هرچی بیشتر مـی خـوابیـدم بیشتر خـواب اون و مـی دیـدم و بیشتر به این باور مـی رسیـدم که دیگـه همه چیز تموم شـد …  برای همـین خستـه تر و بی انگیزه تر و افسرده تر مـی شـدم

هر یک ثانیه ای که بدون اون مـی گذشت قدر یک سال طول مـی کشیـد … من این ثانیه ها رو چند سال بود که تحمل کرده بودم به امـیـد تموم شـدن دوری و رسیـدن به کسی که مـی تـونست مثل یه شمع به تاریک خـونه قلبم روشنایی بده. ولی الان مدت ها بود که دیگـه اون کورسوی امـیـدم از بین رفتـه بود و حالا فقط بایـد به چه جوری سپری کردن روزای بدون اون فکر مـی کردم … با قلبی خالی شـده … بدون انگیزه … بدون امـیـد … تاریک … سرد.

صبح بخیر عشقم … بیـداری؟ … با صداش به خـودم اومدم و نگـاهم و از سقف به چشمای روشنش دوختم … چونه اش رو قفسه سینه ام بود و با نگـاه اغواگری بهم زل زده بود …  نگـاهی که نگفتـه مـی فهمـیـدم پشتش چیه و چه منظوری داره … ولی اون نمـی دونست که من آدمـی نبودم تا حرف نگـاهش و پیش ببرم … این رابطه برای لذ*ت اون نبود که پا به پاش برم …

قـیمت : 7000 تـومان

دانلود رمان دژبان pdf اثر گیسو خزان

دانلود رمان مهیل (نگارش کامل) pdf اثر صبا ترک

دانلود رمان مهیل (نگارش کامل) pdf اثر صبا ترک

دانلود رمان مهیل (نگارش کامل) pdf اثر صبا ترک pdf

نام : رمان مهیل (نگارش کامل)

نام نویسنده : صبا ترک

ژانر رمان : عاشقانه، معمایی

تعداد صفحات رمان : 1761

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

دانلود رمان مهیل اثر صبا ترک به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

چیمن، اختلافات طایفه ای به همراه خانواده سمت تـهران کوچ مـی‌کنند، در آنجا به کمک آقای مظلومـی به زندگی‌شان سر و سامان مـی‌دهند، ولی خیلی زود چیمن بر اثر بیماری مادرش و چند ماه بعد جهت برق گرفتگی پدرش را از دست مـی‌دهد، چیمن مـی‌ ماند و خانوده مظلومـی که سرپرستی او را مـی‌پذیرد و هم اتاقـی دخترشان مانا مـی‌شود و این آغاز قصه ی جدیـد زندگی چیمن هست و با ورود آقای مـیم (مرد ترسناک) همه چیز دگرگون مـیشود …

خلاصه رمان مهیل

یک روز اتفاقـی که پدرم رفتـه بود جایی برای کـارگری و باغبانی، صاحبکـارش از پدرم خـوشش آمد. خـودش مدیر شـهرداری بود. همان شـد که بخت با ما یار شـد و پدرم را به آنجا برد و به کـار گرفت برای باغبانی فضای سبز. تابستان و بهار و قسمتی از پاییز، من و مادرم هروقت مـیشـد و درد سینه اش اجازه مـیـداد با هم مـیرفتیم و بساط مـیبردیم تا کنار پدرم وقت بگذرانیم. کمـی که از رفاقت پدرم و آن مرد صاحب کـار گذشت و مهر پدرم به دلش افتاده بود، خـواست به زیرزمـین خانه‌ای او نقل مکـان کنیم.

پدرم در ازای پرداخت اجاره پذیرفت. این شـد که ما ساکن خانه‌ای ویلایی و قدیمـی هستیم، که پدرم اوقات بیکـاری به حیاط و باغچه و امورات خانواده‌ای اقای مظلومـی همان صاحبکـار که مـی‌رسیـد و مادرم را هم مـی‌کردم کمک خانم او بود که پزشک بود و بیشتر وقتش را در بیمارستان و مطب مـی‌گذشت. مانیا تنها دختر خانواده مظلومـیست و فقط با من یک ماه تفاوت سنی داشت… این عجیب نیست که بگویم او مثل خـواهر دوقلویم بود. فقط ۶سال داشتم که به خانه‌ای مظلومـی مکـان‌هایی را منتقل کردم

زندگی ما بعد از جابه جایی رنگ و رویی بهتر گرفت؛ پدرم شغلی ثابت داشت با حقوق خـوب، مادرم کمک مبینا خانم مـیکرد و او هم دستمزد مـی گرفت. ارتباط خـوبی بین همه‌ی ما بود، فاصله ی طبقاتی را واقعاً حس نمـی‌کردم. خانواده مهربانی مظلومـی دینی به گردن ما انداختـه بود، اما همه چیز به همـینراحتی نگذشت. ۱۰سالم بود که سر دردهای مادرم امانش را بریـد، گـاهی اوقات از درد فریاد مـیکشیـد، خانم دکتر وقتی متـوجه مادرم شـد به سرعت او را برای آزمایش های لازم درمان کرد.

آنچه زندگی ما را سیاه کرد فقط یک نتیجه بود «سرطان مغز» تـومورهای پیش روندهای که فقط یک ماه فرصت داد تا کنار مادرم باشم. روزهای سیاهی که پی آن آمد کم نبودند. تنهایی و درد رفتن مادر، اشکها و بیتابیهای پدرم که ساعتـها تا صبح لباسهای مادرم را مـیبوییـد و‌عکسهایش را مـیبوسیـد. خیلی یادم نیست که با هم زیاد حرف مـیزدند جلوی من، ولی آن «آکو» جان گفتنش که هیچوقت بدون قربان صدقه رفتن نبود. مادرم مـیگفت عاشق چشمان پدرت شـدم

چشمان پدرم رنگ قشنگی دارد. شبیه رنگ چشمهای من، مادرم مـیگفت رنگ عسل کوهیست، نه خیلی روشن و نه تیره، زلالِ زلال. من شبیه هیچکدام نبودم. گفتم که مادرم خیلی زیبایی نداشت، بچه که بود از الاغ روی سنگـها افتاد و داغان شـد، اما پدرم که همان بچگی عاشقش بود، مـی گفت صورتش قبل از آن اتفاق شبیه من بود.

وجه اشتراکمان رنگ طلایی و پوست سفیـدمان مـیشـد، پدرم کرایه سیاه رنگ با پوستی آفتابسوختـه بود. اما چشمان مادرم رنگ آبی آسمان بود و قد بلند بود من و پدرم. خلاصه ترکیب عجیبی بودیم از زیبایی و زشتی و عشق. چند ماه بعد از مرگ مادرم، آقای مظلومـی کمک کرد که …

قـیمت : 24000 تـومان

دانلود رمان مهیل (نگارش کامل) pdf اثر صبا ترک

دانلود رمان بوسه باران بر کویر pdf اثر شیما نادری

دانلود رمان بوسه باران بر کویر pdf اثر شیما نادری

دانلود رمان بوسه باران بر کویر pdf اثر شیما نادری pdf

نام : رمان بوسه باران بر کویر

نام نویسنده : شیما نادری

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 1067

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

رمان بوسه باران بر کویر

دانلود رمان بوسه باران بر کویر اثر شیما نادری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم

زندگی فراز و نشیب‌های زیادی دارد، فراز و نشیب‌هایی که مـی‌تـواند دختری را در اوج جوانی‌اش به قعر بکشاند و پس از سال‌ها سختی درست در تـولد بیست و شش سالگی‌اش او را به اوج برساند؛ اوجی که مـی‌تـواند تـوسط انتخاب درست زندگی آدم‌ها رقم بخـورد، مهتاب که زندگی نافرجامـی داشتـه، اکنون …

خلاصه رمان بوسه باران بر کویر

صدای شاد و پر انرژی مهتاب لبخند را مهمان لبهایش کرد … کجایی دختر ؟؟ خـونه زنگ زدم نبودی؟ باز که پیچوندی رفتی … قرار نبود باهم باشیم؟ بغضی که مـی رفت تا شکستـه شود را مهار کرد اما عجیب صدایش درد داشت … شرمنده دلم گرفتـه بود … این پاییز لعنتی هم که تموم نمـیشـه … باز تـو تموم غصه هات و انداختی گردن پاییز بیچاره؛ بیخیال این حرفا

همه امشب قراره بریم ستاره شـهر … بعد از اونجا هم واسه خـواب مهمون خـونه ما هستیـد … بی حوصله تر از این بود که بتـونه تـو جمع باشـه … اصلا حوصله ندارم جان مهتاب بذار  یه شب دیگـه … صدای خنده های مهتاب بلند شـد … من که به مامانت گفتم شب با مایی … حالا خـود دانی پس بهونه نیار ساعت 7 منتظرتیم … فعلا بای … بوق های ممتد خبر از قطع تماس مـیـداد … گوشی را داخل کیفش انداخت و به ساعتش نگـاه کرد

هنوز یک ساعت وقت داشت … پشت اولین ویترین فروشگـاه لباس ایستاد، از پشت شیشـه نگـاهی به لباس های رنگـارنگ داخل مغازه انداخت … چقدر دلش مـی خـواست فارغ از هر درد و غمـی داخل مـیشـد و برای خـودش خریـد مـیکرد … اما مـگر مـیشـد این همه غم را یکجا فراموش کرد … آسمان کـاملا تاریک شـده بود و هوا رو به سردی مـیرفت … چیزی تا وقت قرار نمانده بود … سر خیابان اصلی ایستاد و به صف طولانی تاکسی خیره شـد، پیر زنی کنارش قرار گرفت …

قـیمت : 16000 تـومان

دانلود رمان بوسه باران بر کویر pdf اثر شیما نادری

دانلود رمان راز شاهزاده شهر جادو جلد اول و دوم pdf اثر آمنه حلاجیان

دانلود رمان راز شاهزاده شهر جادو جلد اول و دوم pdf اثر آمنه حلاجیان

دانلود رمان راز شاهزاده شهر جادو جلد اول و دوم pdf اثر آمنه حلاجیان pdf

نام : رمان راز شاهزاده شهر جادو جلد اول و دوم

نام نویسنده : آمنه حلاجیان

ژانر رمان : عاشقانه , طنز , اجتماعی , تخیلی

تعداد صفحات رمان : 8

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

رمان راز شاهزاده شـهر جادو

دانلود رمان راز شاهزاده شـهر جادو جلد اول و دوم اثر آمنه حلاجیان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش و لینک مستقـیم

دختری با چهره ای بانمک به نام نگین که مانند دخترها جذابیتای خاص خـود را داره ، نگین فوق العاده معمولی زندگی مـی کند در کنار پدربزرگش روزهای خـوشیو سپری مـی شود اما این معمولی زندگی آنقدر طولانی نیست …

خلاصه رمان راز شاهزاده شـهر جادو

همه چیز چند ماه بعد از تـولد 18 ساله نگین شروع مـی شود!

در یک روز عادی و آفتابی مانند همه روزهای دیگر وقتی که از دانشگـاه مـی روم!

نزدیک به خانه پسر خـوشگل و Nazi را مـی بینند که تک و تنها در کوچه ایستاده آشنایی با این بچه پسر زندگی مـی کند!

باعث تغییرات تـو زندگی مـی شود که هیچ وقت حتی فکرش را هم نمـیکند …

دوستان تـوجه کنیـد که جلد دوم رمان با نسخه pdf  برای دانلود همان نسخه اندرویـد مـیباشـد

متاسفانه لینک دانلود رمان راز شاهزاده شـهر جادو جلد اول و دوم قرار نگرفتـه استممکن است این رمان در حال ویراستاری باشـد یا به دستـور مراجع قضایی یا درخـواست نویسنده حذف شـده باشـد.

دانلود رمان راز شاهزاده شهر جادو جلد اول و دوم pdf اثر آمنه حلاجیان

دانلود رمان کلاه داران pdf اثر مرجان فریدی

دانلود رمان کلاه داران pdf اثر مرجان فریدی

دانلود رمان کلاه داران pdf اثر مرجان فریدی pdf

نام : رمان کلاه داران

نام نویسنده : مرجان فریدی

ژانر رمان : عاشقانه , اجتماعی

تعداد صفحات رمان : 717

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

دانلود رمان کلاه داران از نویسنده مرجان فریـدی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون نسخه کـامل با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم

یک اکیپ دوستانه ی ۵ نفر به نام های (هستی، رویا، الناز، محیا و باران ) به دلیل کلاه هایی که روی سرشان مـیگذارند به کلاه دارن معروف شـدند

دختران شیطونی، که شیطنشان از حد گذشتـه تا جایی که مسئولین دانشگـاه چاره ایی جز انتقال آنها به دانشگـاه دیگری پیـدا نکردند، و این جابجایی باب ماجراهای تازه ای را برایشان رقم مـیزند …

خلاصه رمان کلاه داران

من همه ی کلاه ها رو مـی ندازم هوا …من بایـد کلاه هستی رو بگیرم … هستی مال منو … باران مال محیا و محیا مال بارانو … اماده 321 و کلاه ها رو هم زمان پرت کردیم هوا … هممون مث این گـاوا هستن که پارچه ی قرمز مـی بینن رم مـی کنن … تندتند این ور و اون ور مـی دوییـدیم تنها یک قدم دیگـه مونده بود تا دستام به کلاه انابی هستی برسه که باران درحالی چشماش لوچ شـده بود و مث جت لی پرش یک متری مـی زد تا کلاه و بگیره روم فرود اومد و با صدای الناز که گفت

تموم چشمام و باز کردم

احساس کردم همسایه مون که مث بلدزر مـی مونه روم افتاده … به سختی بارانو پرت کردم اون ور و گفتم: خاک تـو سر هشت پات کنن با دیـدن باران که کلاه من دستش بود و هستی و محیا کلاه به دست فهمـیـدم که بایـد چن ماه گچ و رو پام تحمل کنم … اما اخه چرا … اقای داوری  .. همـین که گفتم همـین الانشم به خاطر رتبه ی بالاتـون تـو رشتتـون و شاگرد بودنتـونه که اخراج نشـدین! … خـودم ترتیب انتقالتـون و دادم

الناز: خـوب اقای مدیر ما چی کـار کردیم که مـی خـوایـد از این دانشگـاه انتقالمون بدین … با حرص به پای گچ گرفتم که به خاطر ضربه ی هستی بود نگـاه کردم … اقای داوری مدیر دانشگـاه با اخمای در هم گفت …

رمان کلاه داران

دانلود رمان کلاه داران pdf اثر مرجان فریدی

دانلود کتاب سفر به انتهای شب + پادکست صوتی pdf اثر لوئی فردینان سلین

دانلود کتاب سفر به انتهای شب + پادکست صوتی pdf اثر لوئی فردینان سلین

دانلود کتاب سفر به انتهای شب + پادکست صوتی pdf اثر لوئی فردینان سلین pdf

نام : کتاب سفر به انتهای شب + پادکست صوتی

نام نویسنده : لوئی فردینان سلین

ژانر رمان : تاریخی , کلاسیک , کمیاب

تعداد صفحات رمان : 557

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

دانلود کتاب رمان سفر به انتـهای شب اثر لوئی فردینان سلین با فرمت های pdf ، اندرویـد، آیفون و پادکست صوتی نسخه کـامل با ویرایش و لینک مستقـیم رایگـان

کتاب سفر به انتـهای شب نخستین رمان لویی فردینان سلین نویسنده فرانسوی است که در ۱۹۳۲ چاپ شـد و داستان فردینان باردومو را تعریف مـی‌کند که در بین سال‌های جنگ جهانی اول تا دوم زندگی مـی‌کرد، او از روزهای جوانی خـودش مـی‌گویـد که بیشتر به ولگردی و خـوشگذرانی گذشتـه‌ است، این رمان داستان خـود سلین است …

خلاصه کتاب سفر به انتـهای شب

«سفر به انتـهای شب» اولین و بهترین کتاب لوئی فردینان سلین است که در ۱۹۳۲ منتشر شـد. این اثرِ نیمه خـودنگـاشت، داستان ضد قهرمانی به نام «فردینان باردامو» را روایت مـی کند که در سال‌‌هایی از زندگی با جنگ بزرگ اول و پیامدهای آن روبرو مـی‌شود. فردینان سلین تنفر و خشم خـود را از آنچه حماقت و دورویی جامعه مـی‌داند، در سرتاسر این کتاب گسترش داده است. کتاب پر است از اصطلاحات عامـیانه و زشت و به صورت محاوره‌ای نوشتـه شـده و در واقع یک سمفونی ناپسند از خشونت، ظلم و پوچ گرایی است

هنگـامـی که برای اولین بار در فرانسه به چاپ رسیـد، منتقدان را شوکه کرد اما به زودی به موفقـیت زیادی رسیـد و در سال ۱۹۵۲ که در آمریکـا منتشر شـد، به شـهرت عظیمـی دست یافت. جنگی که سلین معرفی مـی کند مانند سروده‌های شاعران نیست بلکه امری بدون قالب است که با هذیان‌گویی و جرقه های نورانی آتش زدن روستاها و شانس برخـورد مبارزان بی‌عقـیـده و ترسو مشخص مـی شود.

در مورد سرهنگ بایـد بگویم که ازش بدم نمـی آمد. با وجود این او هم مرده بود. اول دیگر نمـی دیـدمش. از روی پشتـه پایین افتاده بود، انفجار او را به پهلو انداختـه و بغل سوارکـار پرت کرده بود. حالا برای همـیشـه بغل هم افتاده بودند، اما سوارکـار دیگر سر نداشت، فقط یک سوراخ بالای گردنش بود و خـون غلغل زنان از وسط سوراخ مـی جوشیـد، درست مثل مربای تـوی دیگ. شکم سرهنگ باز شـده بود و قـیافه اش بدجوری تـو هم رفتـه بود. حتما وقتی گلوله بهش خـورده بود، دردش گرفتـه بود .به درک! اگر با همان گلوله های اول از اینجا (مـیـدان جنگ) رفتـه بود، این بلا سرش نمـی آمد.

آدم به سرعت پیر مـی شود، آنهم بدون اینکه بازگشتی در کـار باشـد. وقتی بدون اراده به بدبختی ات عادت کردی و حتی دوستش داشتی، آنوقت متـوجه قضیه مـی شوی. طبیعت از تـو قوی تر است. تـو را در قالبی امتحان مـی کند و آنوقت دیگر نمـی تـوانی از آن بیرون بیایی . نقشت و سرنوشتت را بدون اینکه بفهمـی کم کمک جدی مـی گیری و بعد وقتی سر برمـیگردانی، مـی بینی که دیگر برای تغییر وقتی نیست. سر تا پا دلشوره شـده ای و برای همـیشـه به همـین شکل ثابت مانده ای.

دانلود کتاب سفر به انتـهای شب

دانلود کتاب سفر به انتهای شب + پادکست صوتی pdf اثر لوئی فردینان سلین

دانلود رمان عصیان (غروب آرزو) pdf اثر نسرین ثامنی

دانلود رمان عصیان (غروب آرزو) pdf اثر نسرین ثامنی

دانلود رمان عصیان (غروب آرزو) pdf اثر نسرین ثامنی pdf

نام : رمان عصیان (غروب آرزو)

نام نویسنده : نسرین ثامنی

ژانر رمان : اجتماعی

تعداد صفحات رمان : 312

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

رمان عصیان

دانلود رمان عصیان (غروب آرزو) اثر نسرین ثامنی با فرمت های pdf ، اندرویـد، آیفون نسخه کـامل با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

لحظات خـود را زیباتر کنیـد در بیست رمان با دانلود عصیان نسخه کـامل برای اولین بار / زیباترین و اولین اثر نسرین ثامنی با برداشتی واقعی به جنبه ای متفاوت از مشکلات و معضلات جامعه مـی پردازد، حادثه یا حوادثی که بر قهرمان داستان مـی گذرد حقایق مسلم و انکـار ناپذیری است که بخشی از اجتماع ما را، به خصوص در روابط زناشویی در برگرفتـه است …

خلاصه رمان عصیان

این جنجالی ترین و پر سر و صداترین محاکمه ي سال بود که در تاریخ ایران در نوع خـود بی نظیر و عجیب مـی نمود … دادگـاه جهت محاکمه ي زنی تشكیل شـده بود که بقصد خـودکشی خـود و سه فرزندش را به وسیله سم مهلكی مسموم ساختـه اما خـود به طریق معجزه آسائی از مرگ حتمـی نجات مـی یابد … عمق فاجعه در این بود که هر سه فرزند این زن در این حادثه ي دلخراش به وسیله ي مادر کشتـه مـی شوند.

و اینك که من در دادگـاه حصور داشتم آخرین جلسات محاکمات وي به پایان مـی رسیـد و امروز یا در روزي دیگر حكم نهائی دادگـاه صادر مـی گردیـد … روزنامه ها در اطراف او سر و صداي فراوانی به راه انداختـه بودند و افكار عمومـی در مورد وي متشنج و ناآرام بود … عده اي از سر ترحم و دلسوزي در موردش نظر داده و عده اي دیگر شـدیـدا بر او تاختـه و خـواهان اشـد مجازات در موردش بودند

هیچ کس هم از کم و کیف قضیه آگـاه نبود و همـین مسئله حادثه را مرموز و هیجان انگیز جلوه مـی داد … متـهمه در تمام مدت بازپرسی چشمان بی فروغش که انعكاس هیچ نوري در آن مشاهده نمـی شـد را بر زمـین دوختـه و حتی هنگـامـی که دادستان از وي پرسشـهائی مـی نمود هیچگونه پاسخی دریافت نمـی داشت، تـو گوئی که او مجسمه ي سنگی است … محاکمه ي این زن در چند جلسه و با حضور چندین شـهود انجام پذیرفت …

رمان عصیان (غروب آرزو)

دانلود رمان عصیان (غروب آرزو) pdf اثر نسرین ثامنی

دانلود رمان ارمغان بامداد pdf اثر نگار مقیمی

دانلود رمان ارمغان بامداد pdf اثر نگار مقیمی

دانلود رمان ارمغان بامداد pdf اثر نگار مقیمی pdf

نام : رمان ارمغان بامداد

نام نویسنده : نگار مقیمی

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 3468

پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته

شماره پشتیبانی : 09178769327

سرکار خانم زینب شورکی

قیمت : فقط 15 هزار تومان

دانلود رمان ارمغان بامداد اثر نگـار مقـیمـی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم

ارمغان دختر یک زن کولی است که بعدها برای زندگی تـوسط خان، راهی تـهران و بعد خارج مـیشود، او در خانه های بدنام بزرگ مـیشود، زمانیکه متـوجه مـیشود که صاحب ثروت هنگفت خان مـی باشـد، در ترکیه یک شرکت مد تاسیس مـیکنیـد، حالا بعد از سالها برادر خـوانده اش برای انتقام و گرفتن ارث نزد او مـی ایـد در حالیکه …

خلاصه رمان ارمغان بامداد

با نشستن هواپیما تذکر مهماندار من رو به خـودم آورد و شال رها روی شونه هام رو روی سرم انداختم. کیف کوچکم رو از بالای سرم برداشتم و از جا بلند شـدم. پله های هواپیما رو پشت سر گذاشتم و مهماندار قبل از دور شـدنم صداش رو به گوشم رسوند: -امـیـدوارم پرواز خـوبی رو در قسمت وی آی پی ما تجربه کرده باشین. نفس عمـیقـی کشیـدم و هوای آلوده مشامم رو پر کرد. حسش مـی کردم. بوی عطرش رو حس مـی کردم. همـین اطراف بود و من رو مـی پاییـد. زودتر از من به استقبال اومده بود. جلوی در فرودگـاه ایستادم. مهام با قدم های سریع به سمتم اومد: -خـوش اومدی! سرم رو تکون دادم و دستم رو به سمتش دراز کردم. سوییچ رو مـیون دستم گذاشت و لب زد:

-اومده. -مـیـدونم. -پر از نفرت اومده. -مـیـدونم. سرش رو به تاسف تکون داد: -اومده بهت آسیب بزنه. -اونم مـی دونم. -مـی دونم درخـواست بیجاییه… اما لااقل مراقب خـودت باش. سرم رو تکون دادم و راهم رو به سمت پارکینگ کج کردم. با همه ی ترسی که وجودم رو به لرزه مـی انداخت مشتاق بودم تا ببینمش. بایـد مـی دیـدمش! دست هام رو دور بازو محکم کردم و چشم دوختم بهش. بار اولی که دیـدمش نگـاهش کنجکـاو بود و مهربونی داشت. بار آخر اما نگـاهش پر از نفرت بود. بهم گفت زندگیش رو جهنم کردم

گفت برمـیگرده تا جهنم خـودش رو بندازه به جون زندگیم تا زندگیم رو جهنم کنه. حالا بعد از بیست سال برگشتـه بود و نگـاهش هنوز پر بود از نفرت. قدمـی به جلو برداشتم و لب زدم: -خـوش اومدی. سنگینی نگـاهش داشت نگـاهم رو مغلوب مـی کرد اما من برای مغلوب شـدن اینجا نبودم. صدای محکم و بمش تـوی گوشم پیچیـد: -دیر برگشتی. من رو زیر نظر داشت و این اصلا باعث تعجبم نمـی شـد. نگـاهش رو دور تا دور باغ چرخـوند: -اومدم خـونه م! حرفش پر بود از هشـدار و تـهدیـد و من تنها منتظر خـونده شـدن وصیت نامه بودم. -وکیل منتظره. سرش رو تکون داد و به سمتم اومد و قبل از اینکه از کنارم بگذره صداش رو از کنار گوشم شنیـدم:

ـ یادتـه آخرین بار چی گفتم؟ موهای بلندش که به شونه هاش مـی رسیـد تـوی صورتم پخش شـد. سرم رو بالا تر گرفتم و خیره به رو به رو آب دهانم رو قورت دادم. یادم بود. -اینجا جهنم زیبایی مـیشـه. به زیبایی بیست سال پیش. نگـاهش جاخـورده بود اما تمام تلاشش رو مـی کرد تا چیزی بروز نده و این رو از دست های مشت شـده ش مـی فهمـیـدم. -یعنی بعد از اون همه نامردی حتی برای جبران هیچ سعی ای نکرده؟ معتمد سرش رو تکون داد: -نیمـی از اون شرکت به نام شماست آقای معین. بی انصاف نباشیـد. پوزخند بلندش مثل تیغ به وجودم نشست

-آره… نصف دیگـه و کل این خـونه هم به نام دختر خـونده ی یتیم و بی هویتش زده. بی اونکه خم به ابرو بیارم چشم دوختم بهش و خـونسرد لب زدم: -تـوی خـونه ی من احترامم واجبه. عجیبه که بیست سال زندگی در سوئد آداب معاشرت با خانم ها رو یادت نداده. فکر مـیکنم اونجا بیشتر از بقـیه ی کشورها به خانم ها اهمـیت مـیـده. پوزخندش پررنگ تر شـد …

قـیمت : 20000 تـومان

دانلود رمان ارمغان بامداد pdf اثر نگار مقیمی

صفحه بعدیصفحه قبلی